سفارش تبلیغ
صبا ویژن

ای آخرین لبخند

شیرین ترین پیوند

روزی که باز آیی

این مرغ زخمی را

آزاد خواهم کرد.

بر آسمان ِ دل

بر آبی موّاج

پـــرواز خواهم داد . . .

روزی که بــــاز آیــــی

من با تو خواهم گفت

راز ِ پریدن را

شعر ِنبودن را. . .

شیرین ترین آواز

زیباترین لبخند

من تا تو می مانم

بر جنگل ِ خاموش

پیوسته می خوانم

یارانی از پرواز.

ای لحظه ی پیوند

روزی که باز آیی

آهسته می شویم

در موجی از باران

چشمان ِ اشکت را

ای یاور ای هم بند

ح - ب

تـــــــوهـم

1388/11/21


نوشته شده در  چهارشنبه 94/5/14ساعت  11:2 عصر  توسط ح - ب 
  نظرات دیگران()


لیست کل یادداشت های این وبلاگ
یقین گم شده ...
جاهلانه در زمان ... !
عاشقانه در باران ...
قلب بی دریغ من ...
روز پدر ...
شب های بیهودگی...
آتش و فریاد...!
شعر رهایی ...! ؟
راه نظر ...
مزار تنهائی...
[عناوین آرشیوشده]