سفارش تبلیغ
صبا ویژن

هر لحظه ، هر دم ،

می گیرم نشانی

تاروزهای چَشم به راه

به هوش می پایدم

از خواب روشن ماه

مهراس ! هم راهِ من بیا

سحر همیشه چشم در راه است

به گوش می آیدم .هم راه من بیا

ح ب تـوهم 24 بهمن 93


نوشته شده در  جمعه 93/11/24ساعت  9:15 عصر  توسط ح - ب 
  نظرات دیگران()

چه سخت می زنی مرا

زمین و آسمان ، پر از نبودن است

چه غربتی میان ماست

اسیر زندگی شدن ، چه سودن است

****

مگر برادر تو را

به خاک و خون کشیده ام ؟

که تلخ می زنی مرا ؟ !

مگر که جان و مال تو

ز دست ها ربوده ام

که تلخ می زنی مرا ؟

****

تو آن غرورِ سرکشی

نخواهم ات ، نخواهشی

نیاز ِ تو به قلب سبز و سرخ ماست

که خون به شیشه می کشی

****

چنین ترانه های تلخ

ز خاک و خون شینده ام

هزار جرعه ی "سلام"

ز خنجر تو دیده ام ؟؟ !!

****

تو بس کن این ترانه را

نفیر تازیانه را

که موج ِ خون به آسمان

به خانه ی تو هم رسید

ح - ب

تــوهــم

26/09/1393


نوشته شده در  جمعه 93/11/3ساعت  12:10 عصر  توسط ح - ب 
  نظرات دیگران()


لیست کل یادداشت های این وبلاگ
یقین گم شده ...
جاهلانه در زمان ... !
عاشقانه در باران ...
قلب بی دریغ من ...
روز پدر ...
شب های بیهودگی...
آتش و فریاد...!
شعر رهایی ...! ؟
راه نظر ...
مزار تنهائی...
[عناوین آرشیوشده]