در زمانه ما قاصدكي بال گشوده است
تا دور دستها
و مادر چشم انتظار نغمه زيباي اوست
بهار آمده است
فصل چيدن گل از باغ
لحظه هلهله هاي شاد
هنگام اوج كبوتر در هوا
آيا مي شود دوباره در باز شود و او با ما باشد
من پشت پنجره ايستاده ام تا همه روزهاي خدا تمام شود
در انتظار تو
اي مسافر دور