سفارش تبلیغ
صبا ویژن

هیچ کس نخواهد فهمید ، 

در کدام سرزمین ، 

یک قطره باران ، 

چه خواهد کرد ! ؟

 

کدام شب ، 

کودکی ، 

آرام خوابید !؟ 

کدام باغ ، 

از عطر رفاقت ، 

پر شد !؟ 

کدام مادر ، 

آرام خوابید !؟ 

 

در کوچه ، 

در خیابان ، 

بوی خیانت ! 

بوی خون می آید !! ؟؟

چرا سحر نمی تابد ؟

 

کجاست ، 

صدای باران و بهار ؟ 

میان افیون و غبار ؟؟ !!

 

" ای یقین گم شده !

بازت نمی یابم  "

پیامی فرست !؟ 

هر چه بادا باد !

دیر سالی ست ، 

ایمان فلک ، 

رفته به باد... !! ؟؟

 

ح ب 

توهم

25

خرداد

1395



نوشته شده در  سه شنبه 95/3/25ساعت  3:3 عصر  توسط ح - ب 
  نظرات دیگران()


لیست کل یادداشت های این وبلاگ
یقین گم شده ...
جاهلانه در زمان ... !
عاشقانه در باران ...
قلب بی دریغ من ...
روز پدر ...
شب های بیهودگی...
آتش و فریاد...!
شعر رهایی ...! ؟
راه نظر ...
مزار تنهائی...
[عناوین آرشیوشده]