با تو می شود
تا تمامی فصول ، راهی بود
بر خاک زمین
بوسه زد – جاری بود.
تو راز برکه های بهشتی ،
در امتداد این روزسرد.
با تو باتو گرم می جوشد،
لحظه های من،
اگر اگر چشمان مرا
تنها لحظه ای بگشایی .
بارانی از شبنم
خاکِ زمین را
شایسته کرد خواهد
وقتی به بوی خاک
آعششه شدی
آرام خواهم گرفت
که تو می آیی می آیی
4:20 بامداد
11/05/1390
ح – ب
تــــــــــوهــم
وقتی "سونامی" می آید
خبرم کنید
شاید درون کلبه ی ماهی ها
یکی خواب ست هنوز.
می درخشد باله اش
در نور ماه
اگر خوب نظاره کنی
بی تاب ست هنوز .
در انتظار
جفت زخمی اش
در خواب ست هنوز . . .
ح – ب
تـــــوهــم
1:25 بامداد
08/05/1390
هنوز اگر ،
عاشق نشدی ،
بـِنـِـگر
چـگــونـه لجظه ها ،
ذر مـن می شِـکند.
عـــاشـق شــدن ،
شـــایـد همــین بـاشـد.
خـــاکِ شـریـف را دریــاب
مـن خاک پای توام . . . ! ! ؟
ح - ب
تـــــــوهــم
3:15 بامداد
11/05/1390