مستِ توام، هست ِتوام، پیوسته در دستِ توام
آتش به جانم می زنی ؟
خامِ توام ، رام ِ توام ، همواره در کام ِ توام
روح و روانم می زنی ؟
ای ساقی میخانه ام درخاکِ غم خوابیده ام
پس کی نشانم می زنی ؟
توهم
ح - ب
شیراز- 20/01/1388