تو با صدای من ،
برای همیشه میمانی ، میدانم . . .
***
از هجوم زخمی پاییز می آیم
خوشا نوازش گرمی،صدای قریبی !؟
***
در استوای جهان ایستاده ام . . .
دلم به گرمی امید زنده نیست
" امید " زنده نیست. . . ! ؟
خدای را مددی
خاکم مرده نیست ، نیست
هنوز صدای من می آید و من در خاک ؟
هلا دستی! هنوز نمرده ام ! ؟
***
تجسٌم دردی خسته ام
خاکم ، یکسو زن ای ردای خزان خیز
صدای پات ،
سینه ام فشرده است و من،
چه سخت نفس می کشم سخت ! ؟
***
گذشتْ عمرمن ،
عجیب تر آنکه هنوز نمرده ام . . .
من از صدای زمان میمرم . . . ! ؟
ح - ب
تــــــوهــم
05/07/1388