به ABR عــــــزیــــز
در سکوت،
می کوشم شاید
توشه ای برای فردای تو .
ای کاش
نظاره کنی
پیش از آنکه دیری بپاید . . . ! ! ؟ ؟
زیباترین احساس زمینی .
اما ،
انگار تمامی باغها ،
یخ زده انـد ! ؟
در رگان شان ،
سموم ِ خزان زده فـریـاد.
زمین از احساس خوبی
تهی شده است .
ماشین های کوکی
وارثـان زمین اند .
دیر شده است ،
وقتی برای تو
می خواندم از قصه های خوب .
لختی بیندیش،
پیش از آنکه
دیری بپاید،
زمان در گذرست . . .
ح - ب
تـــــــوهــم
1389/02/17