یارا بیا آغازکن، زنجیرها را باز کن
مَرهم بِنِه برزخمِ ها، پروانه ها را ناز کن
سوداگران مکرو دین، بنگرستم ها می کنند
آتش براین سودا بزن، نو آتشی آغاز کن
بیداد تا کی برجهان ، اندیشه ی ما گُمرَهان ؟
بگشای در،نوری بِدَم، افشای سِرّ و راز کن
هرشب تو را درآسمان، می جویم ای درخود نهان
من خویش را گم کرده ام، شوری فکن آواز کن
درجان بجز امیّد نی ، این جسم و تن جز بید نی
ما منتظر برگِردِ راه، راهِ رهایی باز کن
ح – ب
تــــــــوهــم
08/04/1390