بگو با من از کجای خاک ،
آغاز می کنی ،
پرواز ِ پرنده ای به سوی امید ؟
در کوچ ِ نگاه من ،
شبنمی ،
غلتید،
تا دردوجانب رود
قطره ای .
بگوی
از کجای جهان ،
می گشایی به سوی من دری؟
آفتابِ بی هنگام ِ مست ،
شکست ِ چشمان ِ من است
در میانه ی کسوف .
ح – ب
تــــــــوهــم
2 بامداد
02/04/1390