می کشا نم بر خاک ،
می سپارم بر باد ،
می نشانم بر رود ،
جام ِ بغما زده ی عمرم را .
شاید این کوه ِ بلتد ،
شاید این برف ِ سپید ،
یا همین تازه نسیم ،
بِدَ مَد بر تن ِ ابر،
بِزداید غمِ پائیز و
مرا تازه کند ...
ح - ب « توهم »