چشمان ِ بـاد ،
پـر از غصـه است .
مـاه ،
روزانِ بی خـورشبد را
گـریه نشسته است
هـیچ کس ،
حـالـی از ستاره نمی پـرسـد ! ؟
آسمان،
خالیِ احساس ِ رفاقت شده است...! !
وارونگی
گریبانگیر ِ آدمی ست . . .
ح - ب تــوهـم
تهران -13/11/1392