اگر ،
به فصل ِ عاطفه ها نظرکنی ،
دلت ،
برای دلم می سوزد
و حسرتْ ،
چراغی می شو د جاری
در چشمانِ مغرورت .
****
غروبم ،
صدای شمیم را
عشق را
خنده های نسیم را
ز یاد برده است ،
و تنفس ِ زنده ی شمعدانی
در گلدانی ِ نور
همچنان ،
« فریاد ْ » مانده است
ای دریغا
همنفسی .... !!
ح - ب
تو هم
02/04/1386