در جانِ جهان هیچ کسی نیست که نیست
از روز ازل نبوده ،فریادرسی نیست که نیست
دستان مرا اگر شکستند ملالی نبوَد
در کار جهان دادرسی نیست که نیست


ح ب
توهم
30

خورداد
1394


نوشته شده در  شنبه 94/3/30ساعت  2:27 صبح  توسط ح - ب 
  نظرات دیگران()


لیست کل یادداشت های این وبلاگ
یقین گم شده ...
جاهلانه در زمان ... !
عاشقانه در باران ...
قلب بی دریغ من ...
روز پدر ...
شب های بیهودگی...
آتش و فریاد...!
شعر رهایی ...! ؟
راه نظر ...
مزار تنهائی...
[عناوین آرشیوشده]