می دانی :
آخر نرود میخ ِ آهنین بر سنگ !!
این گوش که تو می شنوی
وین اشک که برچَشم منش
می فکنی ،
داستان ِ من و شب های دل انگیز من است !!!
جانا! نرود میخ به سنگ
باز من ، منتظرم
پیش ِ چَشمان سحر
در به درم ...
هرگز نرود به گوش من ، ای عیار
آن قصه که تو دوش ،
به گوشم خواندی !!! !؟؟؟
23
امــرداد
1394